شنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۵
دوشنبه مورخ 16/10/1385 دکتر حسام فیروزی ، پزشک شریف و متعهد معالج من، توسط دادگاه انقلاب تهران احضار و سپس دستگیر شد.هر چند این دستگیری مسبوق به سابقه بوده است ، اما نوع و عنوان عجیب اتهام منتسب به ایشان ( پناه دادن به زندانی فراری و معالجه ی او) توضیحاتی را نیازمند است که بدین وسیله حضور همگان اعلام می گردد.
به گزارش آذر پرس نیوز : عدم بازگشت من به زندان هیچگاه فرار محسوب نمی شود ، چرا که پس از گذشت سالهای زندان و مسئله تحصیل ، ازدواج و عد م امکان فعالیت اقتصاد یم از درون زندان مرا با مشکلات فراوانی خصوصا" در حوزه ی اقتصادی مواجه کرده بود .
تقاضای من برای دریافت مرخصی نیز به صورت پیاپی از ناحیه مرجع قضایی رد می شد ، از این رو بعد از اعطاء اولین مرخصی 5 روزه ی نوروزی در سال 84 و قبل از خروج از زندان به مسئولین اعلام نمود م که به دلیل مشکلات فوق ا لذکر به زندان باز نخواهم گشت ، چرا که می بایست برای امرار معاش مدتی را کارمی کردم با این وجود قبل از خروج از زندان آدرس محل سکونتم را به زندان اعلام کردم .
.این آدرس همان آدرسی بود که در طول مدت حضورم در خارج از زندان ساکن آن بودم . آدرس محل کارم نیز مشخص بود و نیز در محافل مختلف بد ون کوچکترین پرده ای حضور داشتم و ارتباطم با افراد مختلف آشکار و آزاد بود.لذا مرجع قضایی و امنیتی هرگاه که تمایل داشت می توانست بامن تماس برقرارکرده ومن رااحضاریا دستگیر کرده وبه زندان بازگرداند که این کار را نیز بدون دغدغه انجام داد.
عدم بازگشت من به زندان ( با تاکید بر این موضوع که هیچگاه جرم و محکومیت ظالمانه ای را که به من تحمیل شده قبول نداشته و ندارم ) به دلیل اجبار و عدم امکان دریافت مرخصی مانند یک زندانی عادی و مشکلات به وجود آمده در طول سالهای زندان صورت گرفت . من بارها به صورت حضوری و کتبی به مرجع قضایی اعلام نمودم که زندگی دانشجویی و متا هل بودن ، آن هم در زندان و بعد از گذشت سالها، به طور طبیعی مشکلات زیادی را ایجاد می کند که بخش اقتصادی این مشکلات امکان زندگی را به طور جدی مختل می کند . اما مرجع قضایی هیچ گاه توجهی به این موضوع نداشت و با عنوان این که نوع جرم ویژه است ، از هر گونه انعطافی خودداری می نمود ، چرا که ظاهرا" طبق آیین نامه یا بخش نامه و یا ... ، زندانیانی با عنوان " اقدام علیه امنیت ملی " از تمامی امکاناتی همچون : عفو عمومی،آزادی مشروط، رای باز ، مرخصی و ... محروم می باشند مگر با طی کردن سلسله مراتبی که گذشتن از آن دست کم برای من غیر ممکن بوده است .
قصد من از بازنگشتن به زندان هیچ گاه فرار نبوده و صرفا" ایجاد امکان امرار معاش و ساختن پایه های یک زندگی نوپا برای آینده ، آن هم از داخل زندان بوده است
اگر قصد من واقعا" فرار می بود، به سهولت نوشیدن یک لیوان آب این فرصت و امکان را در اختیار داشتم که مانند بسیاری دیگر از ایران خارج شده و خود را به جایی برسانم که دست کسی به من نرسد ؛ و این را تکرار می کنم که از آنجایی که خودم را بی گناه دانسته و می دانم، هیچ گاه قصد فرار نداشته ام و فقط به دلیل فشارهای اقتصادی موجود ، مجبور شدم مدتی را خارج از زندان به کار بپردازم .
در طول این مدت نیز مناسبات انسانی ام با بستگان و دوستانم برقرار بود. دکتر حسام فیروزی پزشک معالجم و خانواده ی محترمشان نیز از این قاعده مستثنی نبودند. ایشان صرفا" دوست خانوادگی و پزشک معالج من بودند ، نه پناه دهنده و معالج یک زندانی فراری. من هیچ گاه خودم را فراری محسوب نمی کنم و به همین دلیل هیچ گاه پناه جو و پناهنده ی کسی یا جایی نبودم.دکتر حسام فیروزی دوست خانوادگی و پزشک معالج من به عنوان یک بیمار بوده اند ، همین و بس.
امیدوارم با اعلام این موضوع ، یعنی عدم پناهندگی من نزد هیچ شخص حقیقی وحقوقی، شرایطی ایجاد گردد که این پزشک متعهد ، شریف و فداکار ؛ آزاد گردیده و نزد همسر مهربان و دختر خردسالش باز گردد.
احمد باطبی 18/10/1385 ، زندان اوین ، اندرزگاه 7 سالن 3